هیچ‌کس «ناموس» هیچ‌کس نیست

گفت‌وگو با رضوان مقدم، بنیان‌گذار کمپین «توقف قتل‌های ناموسی» 

پس از قتل رومینا اشرفی با داس به دست پدرش، کمپینی برای پایان دادن به قتل‌هایی شکل گرفت که به «قتل ناموسی» معروف‌اند. حالا سه سال و چند ماه می‌شود که گروهی از فعالان زن در کمپین «توقف قتل‌های ناموسی» در این باره آگاهی‌بخشی می‌کنند و می‌کوشند به زنانی که حقیقت مرگ‌شان پشتِ عبارت‌هایی چون «اختلافات خانوادگی» یا «مشکلات اخلاقی» پنهان می‌ماند، صدا دهند و خشونتِ عریانِ زن‌کُشی را پیش چشم جامعه آورند.

چرا قتل ناموسی؟

رضوان مقدم، از بنیان‌گذاران این کمپین می‌گوید: «قتل ناموسی شدیدترین نوع خشونت علیه زنان است که اغلب به دست مردان خانواده مثل همسر، پدر، برادر، عمو، پسرعمو اتفاق می‌افتد. این مردان مدعی‌اند که شرافت‌شان به دلیل رفتار زن ننگین شده و فقط با ریختن خون زن است که لکه‌ی ننگ پاک می‌شود. تجاوز جنسی به زن، دوست شدن زن با یک مرد یا پسر، مقاومت دختر در برابر ازدواج اجباری، تقاضای طلاق و حتی صحبت تلفنی، چت کردن و حضور در شبکه‌های اجتماعی یا رعایت نکردن پوشش مورد انتظار خانواده همگی می‌تواند مصداق آلوده شدن شرافت خانواده به حساب بیاید و به قتل زن منجر شود. البته قتل‌های ناموسی تنها شامل زنان نیست، جامعه‌ی رنگین‌کمان (+LGBTQ)  و مردان هم جزو قربانیان قتل‌های ناموسی هستند؛ مثلا مردانی که در رابطه‌ای خارج از ازدواج با زنان ارتباط دارند هم به دست مردان دیگر کشته می‌شوند. 

کمپین چطور شروع شد؟ 

وقتی رومینا اشرفی به دست پدرش سر بریده شد، موجی از همدردی با رومینا و خشم علیه پدر به وجود آمد؛ جامعه و به‌ویژه شبکه‌های اجتماعی بسیار ملتهب بود. می‌دانستم که بعد از چند روز این موج فروکش می‌کند و موضوع فراموش می‌شود. همان روز حادثه که هنوز تن سرد رومینا روی زمین بود با خودم فکر کردم ما فعالان زن باید روی این مساله بیشتر تمرکز کنیم. این شد که با تعداد زیادی از فعالان حقوق زنان تماس گرفتم، اشتیاقم برای ایجاد چنین کمپینی را به آنها گفتم و خواستم اگر مایل به همکاری هستند اعلام آمادگی کنند. خیلی از دوستان استقبال و اعلام حمایت کردند و کمپین بعد از چند جلسه‌ی بارش فکری از طریق زوم کارش را شروع کرد.

کمپین «توقف قتل‌های ناموسی» به دنبال چه تغییری است؟

این کمپین بر دو موضوع اصلی تمرکز دارد؛ فرهنگ‌سازی و تغییر قوانین خشونت‌بار و تبعیض‌آمیز علیه زنان. فرهنگ جامعه از قوانین جدا نیست؛ قوانین باید جلوتر از جامعه باشند تا بتوانند فرهنگ را به دنبال خود بِکِشند. از طرف دیگر، فرهنگ، بطور مستقیم و غیرمستقیم، روی نهادهای قانون‌گذار اثر دارد. عده‌ای که در فرهنگ ۱۴۰۰ سال یا ۲۰۰۰ سال پیش به سر می‌برند، حتی اگر در پیشرفته‌ترین کشورها زندگی کنند، باز هم به خشونت علیه زنان دست می‌زنند و زنان و مردان را به دلایل «ناموسی» می‌کُشند. به همین دلیل می‌بینیم که آن مهاجری که همچنان حامل فرهنگ ناقص‌سازیِ اندام جنسی زن است، در انگلستان هم راهی برای ناقص‌سازی جنسی دختر کوچکش پیدا می‌کند. تلاش برای تغییر فرهنگ افراد و خانواده‌ها بخش عمده‌ی فعالیت‌های کمپین را تشکیل می‌دهد. ما از طریق برگزاری کارگاه‌های آموزشی در نقاط دور افتاده، در شهرها و روستاها، تلاش می‌کنیم ذهن زنان و مردان را با این سؤال‌ها درگیر کنیم: خشونت چیست؟ چرا نباید خشونت ورزید؟ خشونت علیه زنان چه پیامدهایی دارد؟ و چطور باید به آن پایان داد؟

چالش‌ها و موانعِ پیشِ رو

در ابتدای شکل‌گیری کمپین مدیریت کردن اختلاف نظرها میان اعضا و رسیدن به یک زمین مشترک از اولین چالش‌ها بود. در جلسات بارش فکری گروهی معتقد بودند جز با تغییر قوانین اتفاقی نمی‌افتد، یک عده‌ی دیگر هر تغییری را منوط به براندازی جمهوری اسلامی می‌دانستند، عده‌ای هم می‌گفتند باید فرهنگ‌سازی کرد. در نهایت کمپین را با تمرکز بر مبارزه با قوانین تبعیض‌آمیز،  تغییر فرهنگ عمومی و تغییر نگرش مردان نسبت به زنان تعریف کردیم. درباره‌ی نحوه‌ی اداره‌ی کمپین هم تفاوت نظرهایی بود. در نهایت به این نتیجه رسیدیم که باید به سطحی از توافق اکتفا کنیم و روی اینکه «توافق صد در صدی نداریم» به توافق برسیم. یکی از راه حل‌ها ایجاد فضاهایی بود که اعضای کمپین بتوانند در آن فضاها اهداف یا علایق مورد نظرشان را پیگیری کنند. حالا ما هفت کارگروه مختلف داریم و اعضا با توجه به علایق، توانایی و تخصص‌شان در یکی از این کارگروه‌ها جا می‌گیرد؛ کارگروه‌های آموزش و پژوهش، روابط‌عمومی، حقوقی، مالی، رسانه، تبلیغات و هنر. 

دست‌آوردها

کمپین در خارج و داخل ایران ۵۰۰ عضو فعال دارد و توانسته سطحی از حساسیت را ایجاد کند تا بحث به مجلس و رسانه‌های رسمی جمهوری‌ اسلامی هم کشیده شود. در گذشته روی قتل‌های ناموسی سرپوش گذاشته می‌شد و برخی موضوعات مثل اینکه ماده‌ی ۶۳۰ قانون مجازات اسلامی مشوق قتل‌های ناموسی است، پرهیز می‌شد. حالا می‌بینیم صحبت درباره‌ی این موارد عمومیت دارد . طبیعتا کمپین ما هم در تغییر این گفتمان اثر داشته است. 

نتایج محسوس کمپین هم کارگاه‌های متعددی‌ست که درباره‌ی موضوعات مرتبط با قتل‌های ناموسی مثل مقابله با ازدواج کودکان برگزار کرده‌ایم و جلساتی‌ست که با خانواده‌هایی گذاشته‌ایم تا از اجبار دخترشان به ازدواج زیر سن قانونی صرف نظر کنند. محتواهای تولید شده، از جمله ۱۱۰ ویدیو که در دسترس عموم است (کانال یوتیوب کمپین) از دیگر دست‌آوردهای کمپین است.

قتل‌های ناموسی زیر ذره‌بین

سال ۲۰۰۰ آماری منتشر شد مبنی بر این‌که سالانه ۵۰۰۰ قتل ناموسی اتفاق می‌افتد و همچنان به اشتباه به این آمار استناد می‌شود. ۱۷ سال بعد، سازمان ملل در گزارشی اعلام کرد که هر سال ۸۶ هزار زن به دست نزدیکان‌شان کشته می‌شوند. بیشتر تعداد زن‌کُشی در آسیا ثبت شده است: سالانه ۲۰ هزار زن و پس از آن آفریقا با ۱۹ هزار قتل، آمریکا با هشت هزار، اروپا با سه هزار و استرالیا با ۳۰۰ قتل در رده‌های بعدی هستند. ۵۸ درصد این زنان توسط شرکای جنسی‌شان به قتل می‌رسند. زن‌کشی در پاکستان، ترکیه، افغانستان و ایران زیاد اتفاق می‌افتد. آمار دقیقی درباره تعداد قتل‌های ناموسی در افغانستان وجود ندارد. فعالان هند و پاکستان در این زمینه بسیار فعال بوده‌اند و کارهای زیادی برای کاهش آمار زن‌کُشی انجام داده‌اند.

زن‌کُشی و حاشیه‌نشینی 

هر جامعه سنتی‌تر و بیشتر درگیر مردسالاری باشد، آمار زن‌کُشی هم در آن بیشتر است. یکی از کارهای ما در کمپین این است که هر سه ماه یک بار پژوهش‌های آماریِ قتل‌های ناموسی را جمع‌بندی می‌کنیم و گزارشی ارائه می‌دهیم. این بررسی‌ها نشان می‌دهد تعداد قتل‌های ناموسی در مناطق حاشیه‌ای تهران بالا رفته است. زنانِ مهاجر به شهرهای بزرگ که اغلب در حاشیه‌ی شهرها ساکن می‌شوند، کمتر از قبل زیر بار محدودیت‌ها و فشارهای جنسیتی می‌روند. تحت تأثیر فرهنگِ جامعه‌ی جدید پر و بال می‌گیرند، می‌خواهند جامعه‌ی پیرامون‌شان را بشناسند و شبیه به آن شوند، و چنین تغییری از طرف مردان قابل پذیرش نیست. 

زن‌کُشی در بعضی استان‌ها مثل کردستان، سیستان و بلوچستان، آذربایجان غربی و خوزستان مشخصا شهر اهواز بیشتر است و من فکر می‌کنم در فرهنگ سنتی و عرفی ریشه دارد. مثلا اهواز به عنوان مرکز استان خوزستان شهر بزرگی است، زن‌ها می‌خواهند آزادی بیشتری داشته باشند اما از طرف دیگر مردها همچنان قبیله‌ای فکر می‌کنند و این مطالبه از نظرشان پذیرفتنی و موجه نیست.