پس از انقلاب ۵۷، حجاب اجباری به بخشی چنان ناگسستنی از حضورِ زنان در سینما بدل شد که همه تصویر تحریفشده زن ایرانی در سینما و تلویزیون را پذیرفتند؛ گویی دیگر کسی سایه زور را بالای سر حجاب نمیدید.
کتایون ریاحی اولین زن بازیگری بود که پس از جنبش «زن، زندگی، آزادی» حجاب از سر برداشت و نشان داد که حجاب در سینما نه انتخاب که تحمیلی است به زنان تا با استفاده از آن به همه بقبولانند حجابْ بخشی از زندگی عادی زنان در ایران است.
کتایون ریاحی به دیگر زنانِ بازیگر شجاعت بخشید تا با پس زدنِ تصویر جعلی که از آنها ارائه شده، چهره واقعی خود را به نمایش بگذارند. او ماهیت متزلزل و سستِ سلطه را برملا کرد و با کنش شجاعانه خود باعث شد نحوه بازنمایی زن در سینما دگرگون شود. پس از چنین کنشهایی جامعه به هر تصویری که نسبتی با ویژگیهای رهاییبخشِ جنبش «زن، زندگی، آزادی» نداشته باشد با شک و تردید مینگرد.
عصیانِ کتایون ریاحی عصیانی فردی نیست، بلکه بر نقاب فریبکارانه حاکم بر کل سینما چنگ میاندازد و دروغی را که عادیسازی و تثبیت شده افشا میکند. رفتارهای خشونتآمیز علیه او در واکنش به سر باز زدنش از حجاب نشان داد که حجاب اجباری مهمترین نماد سرکوب جنسیتی زنان است؛ ابزاری در دست گفتمان مسلط تا با کنترل بدن زنان، تسلطِ خود را بر نیمی از جامعه و ای بسا تک تک شهروندان تضمین کند.
برای بیاثر کردنِ این کنش شجاعانه، حکم جلب و تعقیب و بازداشت کتایون ریاحی صادر شد، از ممنوعالخروجی و ممنوعالکاری او خبر دادند و در دادگاه برای اعتراف اجباری در برابر دوربینها زیر فشارش گذاشتند. نمایندگان تفکر حاکم با توهینها و تحقیرهای جنسیتزده، حجاب از سر برداشتنِ کتایون ریاحی و زنان سینماگرِ دیگر را به برساختههای جنسیتزدهای چون «سالخوردگی» و «یائسگی» و «از دست دادن زنانگی» ربط دادند تا کُنش آنها در سرپیچی از قانونِ سرکوبگر را بیارزش کنند.
حضور بدون حجاب کتایون ریاحی در مراسم خاکسپاری کیومرث پوراحمد، لحظه مهم و الهامبخشی در مبارزات زنان ایرانی علیه حجاب اجباری است. او در این سکانس از حضور اجتماعی خود، با مقاومت در برابرِ هراسافکنی حکومتی، خشونت جنسیتی و استمرار در سرپیچی از قانون سرکوبگر، شیوههای ارعاب حکومت را به سخره میگیرد و نشان میدهد که مبارزه زنان برای رسیدن به آزادی و برابری، جریانی مستمر و مداوم است. او نشان میدهد که نافرمانی از قوانین تبعیضآمیز و مبارزه با ستم و خشونت جنسیتی امروز دیگر بخشی از زندگی روزمره زنان ایرانی است.