همهی ما با زنانی برخورد کردهایم که «نه» گفتن برایشان سخت است. شاید خودمان هم یکی از آنها باشیم؛ یکی از زنانی که حتی شده با اکراه و حتی به قیمتِ به دردسر انداختنِ خودشان همیشه جواب میدهند «باشه» یا «بله»!
زنان و بخصوص مادرانی که همواره دیگران و مخصوصا فرزندانشان را در اولویت قرار میدهند. مشتاقانه و داوطلبانه از خودشان میگذرند، تهماندهی غذاها را میخورند که حرام نشود، برنامهشان را به خاطر همراهی با دیگران عوض میکنند، نظر نمیدهند و طوری رفتار میکنند که گویی هرگز دربارهی هیچ موضوعی نظری نداشتهاند، سرخ و سفید میشوند و چانه نمیزنند و برایشان مهم است که«محجوب» به نظر برسند و در تعریفِ «دختر خوب» بگنجند.
بورلی اِنگل، رواندرمانگر مشهور آمریکایی که سالهای طولانی با آسیبدیدگان از آزار جنسی، تجاوز و انواع خشونتهای روانی و عاطفی کارکرده در کتاب مشهورش « سندرمِ دختر خوب» توضیح میدهد که انگارهی «دختر خوب» چهطور زنان را در معرض انواع آسیب و سؤاستفاده قرار میدهد و مانع از آن میشود که شخصیتی قدرتمند و مستقل از خود بسازند. ممکن است بپرسید مگر خوب بودن اشکالی دارد؟ البته که نه! مشکل درواقع «خوب بودن» نیست، مشکل تعریفی است که جامعه از «خوب بودن» ارائه میکند. اطرافتان را نگاه کنید. جامعه و فرهنگ چه تعریفی از دختر خوب دارند؟
دختر خوب «بلند نمیخندد، ساکت است، سازگار است، مأخوذ به حیاست، شرم شرقی دارد، مهربان است، مناقشهبرانگیز نیست، بلهگو است و کمتر ممکن است «نه» بگوید، چانه نمیزند و نظر شخصی ندارد، ازخودگذشته و فداکار است، تا پیش و خارج از ازدواج رابطهی جنسی ندارد و عفیف و نجیب و در یک کلام «خوب و فرمانبر و پارسا»ست.
محدودهی دایره
جامعه به این ترتیب محدودهی دایرهی زنان، شعاع حرکتشان و جایشان در فضای عمومی را از همان کودکی مشخص کرده و «دختر خوب» البته کسی که است که پایش را از گلیمش درازتر نمیکند و به محدودهی دایره تن میدهد.
ممکن است به نظر برسد همهی این ویژگیها الزاما قرار نیست آزارنده و محدودکننده باشند یا آسیبی به زنان بزنند و چنین برداشتی خالی از حقیقت هم نیست. بورلی انگل در کتاب « سندرمِ دختر خوب» توضیح میدهد که مشکل مهربان بودن یا شخصیتِ درونگرا و ساکت داشتن نیست، مشکل انتظارات جامعه است. مهربان بودن به خودی خود هیچ اشکالی ندارد؛ ای بسا متفکرانی که کلِ هدفِ زیستن در این جهان را در آموختنِ مهربانی خلاصه کردهاند. با این حال انتظارات و کلیشههای جنسیتیِ دستسازِ جامعه سبب میشود دختران از کودکی نه در فرآیندِ طبیعیِ یادگیریِ مهربانی که در فرآیندِ پذیرشِ مهربانی به عنوان «ذات» و «فطرت»ِ خود قرار گیرند. فرآیندی که سبب میشود زنان تعریف خاص و اغلب محدودکنندهای از خوب بودن را در خود درونی کرده و به خاطر خروج از محدودهی این دایره احساس گناه و شرمساری و ناکافی بودن داشته باشند.
زنی که در قالبِ ازپیشتعیینشدهی «دختر خوب» قرار دارد:
- همواره میکوشد تا همه را راضی نگه دارد.
- از بیان نظر خود میهراسد.
- نگرانِ قضاوت و نگاهِ دیگران است.
- از هر گونه تنش احتمالی پرهیز میکند.
- باور دارد که برای دوست داشته شدن حتما باید دختر خوبی باشد.
- نه گفتن برایش سخت است.
- احتمال این که در روابط کنترلگر و ناسالم قرار گیرد بیشتر است.
- کمالگراست و هرگز از خودش رضایت ندارد.
- مدام نگران است که مبادا کسی را ناراحت کند.
- بیشتر ممکن است در رابطهی عاطفیِ آسیبزا باقی بماند.
- به لذت بردن از چیزهایی که دوست ندارد وانمود میکند.
- بیشتر ممکن است در برابر آزار و خشونت جنسی سکوت کند.
شیوههای خروج از محدودهی دایره
- تمرکز خود را از «دختر خوب» بودن بردارید و روی «زن توانمند» بودن بگذارید.
- ایستادن در برابر رفتارهای آزارگرانه را تمرین کنید.
- مرزگذاری در روابط خود با دیگران را آغاز کنید.
- مطیع و منفعل نباشید و تلاش کنید خودتان تصمیم بگیرید.
- از اشتباه کردن نترسید. همیشه راهی برای تصحیح و جبران هست.
- مهربانی را با انفعال و چشم پوشیدن از خواستههای خود اشتباه نگیرید.
- برای به دست آوردنِ امنیت و آسایش به دیگران متکی نباشید. یاد بگیرید روی خودتان حساب کنید.
- هیچ ضرورتی ندارد همه شما را دوست داشته باشند یا از شما راضی باشند
- نه تنها از تنش و مجادله نترسید که در صورتِ لزوم خودتان تنشهای فکری تولید کنید.
- نیازها و خواستههای خود را مطرح کنید. پژوهش دانشگاه هاروارد نشان میدهد تنها ۷ درصد از زنان دانشآموختهی ام بی ای حاضر به مذاکر دربارهی افزایش حقوق خود هستند. این رقم در میان مردانِ دانشآموخته در همان رشته ۵۷ درصد است.
- از تغییر نترسید.
- ارزشها و اصول اخلاقی شخصی داشته باشید و به آن پایبند و متعهد بمانید.
- نه گفتن را تمرین کنید.
- لازم نیست با همه چیز و همه کس موافق باشید. به خودتان اجازهی مخالفت بدهید.
- خودتان را به تفکر انتقادی مجهز کنید و هرگز از آموختن دست نکشید.
- یادتان باشد تغییر از «دختر خوب» به زن مستقل، قوی و توانمند سخت است اما ضرورت دارد و ممکن است.