همزمان با تلاشهای فعالان اجتماعی و فمینیستها برای برقراری برابری جنسیتی در فضای واقعی و آنلاین، مبارزه با خشونت مبتنی بر جنسیت بخش مهمی از فعالیت روزمره آنهاست. همانطور که خشونت مبتنی بر جنسیت در کوچه و خیابان وجود دارد، خشونت آنلاین مبتنی بر جنسیت هم پدیدهای شایع است.
دنیای دیجیتال به جبههی جدیدی در حمله به آزادی و قدرت زنان تبدیل شده است؛ تا آنجا که عنوانی برای ساخته شده است: خشونت آنلاین مبتنی بر جنسیت ( Online Gender-based Violence یا به اختصار OGBV).
با وجود موفقیتهای جنبشهای برابری جنسیتی طی سالهای طولانی، تاکتیکهای مختلفی هم برای بیاثر کردن این فعالیتها در فضای عمومی ایجاد شده است و به کار میرود. همانطور که برابری جنسیتی پیشرفت میکند، فعالیتهای جنبشی موسوم به حقوق مردان نیز افزایش مییابد. فعالان جنبش مردانه (MRAs) هر چند وقت یکبار به شکلی از اقدامات زنستیزانه حمایت میکنند. محور این جنبش این است: مردانْ قربانی فمینیسم هستند و ایدئولوژی فمینیسم باید به کل حذف شود. شبکههای اینترنتیِ متعلق به جنبش حمایت از حقوق مردان به ترویج تبلیغات زنستیزانه در مقیاسی وسیع دامن میزنند.
پیگیری و مشاهدهی فعالیتهای زنستیزانه در دنیای آنلاین و ساختار هدفمند و هدایتشدهی آنها چندان پیچیده نیست. فعالان این نوع گفتمانها در شبکههای اجتماعی کمپینهایی برای مخالفت با فمینیسم راه میاندازند؛ مثلا از هشتگهایی مانند #fakefeminism و #MensLivesMatter در رسانههای اجتماعی استفاده میکنند.
اگر به نتایج بررسی جستوجوها در فضای اینترنت نگاه کنیم، میبینیم تا چه اندازه از موضوعات زنستیزانه به اصطلاح در حمایت از حقوق مردان استفاده شده است. مثلا فراوانی کلمات کلیدی دربارهی برابری زن و مرد نشان میدهد که سوالی مانند «چرا مردان بهتر از زنان هستند» طی سالهای اخیر افزایش یافته است یا مردان بیشتری در اینترنت کلمات کلیدی «زنان متعلق به آشپزخانه هستند» را جستوجو کردهاند.
پلتفرمهای آنلاین، باعث شده افراد بیشتری بتوانند علیه حقوق زنان با هم متحد شوند و مخالفت خود را به شکل سازمانیافته گسترش دهند. روی دیگر سکهی منافع شبکههای اجتماعی در بالا بردن اتحاد و کمپینسازی، مشارکت برای اهداف ضد زن یا به کار گرفتن روشهای همراه با خشونت علیه زنان است.
به یاد بیاوریم که سالها قبل از ظهور اینترنت، آزارگران از ابزاری مانند تلفن برای مزاحمت جنسی استفاده میکردند و چون امکان ردیابی شماره تماسگیرنده وجود نداشت، ناشناس میماندند. حالا با گسترش اینترنت، امکان و شیوههای خشونت جنسیتی نه تنها افزایش یافته که باعث شده عاملان خشونت آنلاین از تنظیمات ایمنی رسانههای اجتماعی (مانند ناشناس ماندن) به نفع خود استفاده کنند و غیرقابل ردیابی باشند.
کسانی که خود را حامیان حقوق مردان میخوانند، حتی میتوانند از رسانههای اجتماعی برای بسیج اعتراضات خیابانی استفاده کنند. اینترنت به آنها اجازه داده تفکر ضد زن خود را ترویج دهند، آن را با گروههای بزرگتری از همفکرانشان به اشتراک بگذارند، عضوگیری کنند و به روشهای مختلف علیه برابری جنسیتی موضع بگیرند. یکی از نتایج این فعالیتها افزایش خشونت جنسیتی آنلاین علیه زنان و اقلیتهای جنسی و جنسیتی است.
خشونتگرانِ مخالف برابری جنسیتی، روشهای مختلفی برای حمله به زنان و دختران و افراد کوئیر به کار میگیرند. آنها علاوه بر تاکتیکهای خاص، از مجموعهای از روایتها برای بیاعتبار کردن فمینیستها و ترویج مردسالاری استفاده میکنند.
تاکتیکهای مقابله با حقوق زنان در اینترنت
خشونتگران اینترنت را فضای مناسبی برای زیر سوال بردن حقوق برابر و همینطور تضعیف جهانبینی برابریخواهی یافتهاند؛ برای این کار کل مفهوم برابری جنسیتی را از شکل میاندازند و تحقیر میکنند.
منحرف کردن: تغییر تمرکز از مسائل مربوط به حقوق زنان از ابتداییترین روشهاست. فعالان ضد برابری با این روش سعی میکنند موضوعات مربوط به زنان را کماهمیت نشان دهند یا موضوعات کلیتری را پررنگ کنند. مثلا وقتی یک کمپین دربارهی آزار جنسی توجه کاربران را به خود جلب کرده است، با این استدلال که دنیا با مشکلات کلانتر و مهمتری روبهروست، موضوع جنگ در خاورمیانه را پررنگ میکنند و میکوشند اثبات کنند که در این شرایط پرداختن به آزار جنسی ضرورت ندارد.
انکار: انکارِ اعتبار برابری جنسیتی و مسائل حقوق زنان یکی دیگر از روشهای مقابله با برابری جنسیتی است. فعالان جنبشهای ضدبرابری در مقابل مطالبات برای حقوق زنان یا هرگونه برجستهسازی مسایل آنها، گزاره متقابلی را مطرح میکنند که به معنای رد کامل مشکلات زنان و کوئیرهاست. به عنوان مثال در مقابل این گزاره که «زنان از حق برابر برای تحصیل برخوردار نیستند»، مطرح میکنند که «در قانون حق تحصیل برای همه در نظر گرفته شده و همهي دختران به آموزش دسترسی دارند» یا در مقابل مبارزه با حجاب اجباری میگویند «الان دیگر کسی حجاب را رعایت نمیکند» یا «کسی دیگر به حجاب زنان کاری ندارد.»
کوچکشماری: تقلیل دادن مسائل مربوط به زنان یکی دیگر از این روشهاست. در اغلب موارد مخالفان برابری جنسیتی مسالهی زنان را فاقد اولویت و اهمیت میدانند؛ مثلا در مقابل خواستههای زنان مثل اشتغال یا آزادی پوشش میگویند: «در حال حاضر مردان که نانآور خانواده هستند، بیکارند. پس اول باید برای آنها کار فراهم کرد.» یا «در شرایطی که زنان در معرض ازدواج اجباری هستند، اول باید به این مساله پرداخت و موضوع حجاب اهمیت چندانی ندارد.»
تهدید: تهدید به آسیب رساندن به زنان و فعالان حقوق زنان یکی از عمدهترین روشها برای واداشتن آنها به سکوت و مسکوت ماندن موضوعاتی است که از سوی آنها طرح میشود. از آنجا که اینترنت بستر مناسبی برای طرح حقوق زنان است، بسیاری از فعالان برابری جنسیتی از آن برای کمپینها یا طرح موضوعات مربوط به فمینیسم استفاده می کنند. برای جلوگیری از موفقیت این کمپینها، مخالفان برابری جنسیتی این فعالان را به بیآبرویی، انتشار اطلاعات خصوصی، آسیب فیزیکی و تجاوز تهدید میکنند و از طریق حملات سازمانیافته میکوشند تا فعالان حقوق زنان را منزوی و توجه به مسایل فمینیستی را کمرنگ کنند.
برگرداندن روایت: مقابله با ادعاهای فمینیستی با روایتهای مخالف با محوریت مردان یکی دیگر از روشهایی است که در فضای آنلاین به کار گرفته میشود. مثلا اگر موضوعِ مهریهی زنان به عنوان یک پشتوانهی اقتصادی برای زنانی که امکان برابر برای اشتغال و استقلال اقتصادی ندارند، مطرح شود، کمپینهای حامی حقوق مردان مسالهی مجازات زندان برای نپرداختن مهریه را پیش میکشند یا اگر دربارهی خشونت خانگی صحبت شود، مردانی را برجسته میکنند که به آنها خشونت شده است و به این ترتیب روایت را به سمت مردان برمیگردانند.
بیاعتبارسازی: ایجاد تردید در حقانیت و زیر سوال بردن انگیزهها و روشهای فعالان حقوق زنان یکی از روشهای شایع در مقابل فعالیتهای آنلاین برای برابری جنسیتی است. مخالفان حقوق برابر فعالان حقوق زنان را به بیاخلاقی، فساد اقتصادی یا روابط سیاسی متهم میکنند. مثلا فعالیتهای مرتبط با برابری جنسیتی را «پروژهی وابسته به کشورهای خارجی» معرفی میکنند یا میگویند انگیزهی فعالان حقوق زنان از مبارزه، انتقام شخصی از مردان یا کسب شهرت و پول است.
تفرقهاندازی: برهم زدن وحدت میان فعالان حقوق زنان نتیجهای است که اغلب با استراتژیهای پیشگفته حاصل میشود. مثلا با متهم کردن یک گروه از فعالان به خطاهای روشی یا با مطرح کردن اولویتهای متفاوت برای مبارزهی زنان، گروههای مختلف با دیدگاههای متفاوت را در مقابل هم قرار میدهند. انتشار اطلاعات نادرست و اتهامزنی به چهرههای شناختهشده هم باعث میشود مبارزهی زنان به تفرقه دچار شود.
روایتهای ضد زن در اینترنت دنبال چیستند؟
روایتهای ضد زن که در فضای اینترنت مطرح میشوند مخاطبان وسیعی دارند. این روایتها را میتوان در قالب ویدیوهای کوتاه، توییتها و متنهای منتشر شده در اینستاگرام، ایکس و سایر شبکههای اجتماعی به وفور دید. این روایتها یا تصاویر کلیشهای از زن را بازتولید میکنند یا کلیشههای تازهای از زن میسازند که در نهایت نقطهی مشترک همهی آنها زن ستیزی است.
در روایات موازی مخالفان برابری جنسیتی معمولا عناصر مشترکی وجود دارد که آنها را میتوان اینطور خلاصه کرد:
- توجیه خشونت و خصومت با زنان
- توجیه تحقیر زنان
- نشان دادن مردان به عنوان قربانیان برابری جنسیتی
- توجیه محرومیت حقوقی زنان
- ترویج مردسالاری و امتیازات مردانه
بسیاری از این محتواها، با توجیه طنزآمیز و سرگرمکننده بودن در خدمت خشونتگران انلاین قرار دارند؛ خشونتی که با یک کلیک فراگیر میشود.